محل تبلیغات شما
سلام خوبین؟
همون طور که یادتونه اینجا پارت اولو گفتم

الا پارت دومو میگم


ه ی باکوگو و قدرت ارن غیر فعال میشود

المایت:میگم. بدم نیستا! میتونن یه مبارزه ی تمرینی با این پسره داشته باشن!!
_بابا گیر دادیا المایت
_نه ایزاوا. فکر خوبیه
ایزاوا:همه به خط شین. میخوام با ارن مبارزه کنین
باکوگو:این نفله که قدرتی نداره در برابر ماها!

هانجی:میگم اگه میشه فقط با این تمرین نکنین

_ینی چی؟
_ما دو نفر دیگرم داریم
_خوب خیلی خوبه که! 

_اره راینر،برتولت،وقت تبدیله

راینر:ارههههههه
*دستش را گاز میگیرد و تبدیل به تایتان زره پوش میشود*

باکوگو:هنوزم واسمون عددی نیستین!!

برتولت: میگم مطمئین که منم باید تبدیل شم؟
_اره

*دستش را گاز میگیرد و تبدیل به تایتان غول اسا میشود*
المایت: یا ابوالفضل!
باکوگو:بمیررررر!!! همه حملههههه!!!

و زودتر از همه پرواز میکند و شروع به حمله به ارن میکد.
مومو شمشیری میسازد بر اساس شمشیرهایی که در دست میکاسا دیده بود. و با تمام توان میدود و با ان خراشی به پای ارن میاندازد
تودوروکی گوشه ای میماند و فقط نگاه میکند.
یشیما به پیروری از باکوگو میپرد و به تایتان زره پوش حمله میککند.
میدوریا سعی میکند تایتان غول اسا را از پا در بیاورد.
کامیناری کنار ارن می ایستد و برقش را فعال میکند. ارن برای لحظه ای متوقف میشود. اما دوباره به راه میافتد

تودوروکی پس از مدتی یخش را فعال میکند و کاری میکند پای ارن یخ بزند. اما او با چند تکان یخ را میشکند. اتشش را فعال میکند اما باز اثری ندارد

میک:تروخدا بزارین منم کارمو بکنم! تروخداااااا
ایزاوا:بچه شدی؟
_جون شیراکومو
_اونو وسط نکش میک. میدونی که چقدر بهش علاقه داشتم دلم براش تنگ شده
_خوب بزار دیگه
_خوب باشه

میک میدود و نعره میکشد

هانجی: یکی اونو از پریز بکشهههههههههههههه

ایزاوا: خوب مثل اینکه اینارو نمیشه شکست داد. بزار خودممم
لیوای: نه نیازی نیست خودمون درستشون میکنیم.

سپس به میکاسا و ژان اشاره کرد که ان سه را از داخل تایتان ها بیرون بکشند
میکاسا ارن را بیرون کشید،خودش راینر و ژان هم برتولت دار

باکوگو:نانیووووووووو؟؟؟؟ با دوتا دونه شمشیر زدینشون؟ واقعا؟؟
مومو:منم شمشیر داشتم!!

هانجی: درواقع نقطه ضعف تایتانا پشت گردنشونه کهه.
حرفش با یک مشت از طرف لیوای در دهنش قطع شد
_خفه شو

ساشا:میگم میشه برگردیم خونه؟؟
لیوای:اره. باید راه خونرو پیدا کنیم

سپس همه ی اعضای جوخه با بچه ها دست دادند.
به محض تماسشان با دیگر افراد خود را در خانه یافتند

لیوای:خوب بود یه بار دیگه بریم.
هانجی:اره! نسبت به المایت کوتوله بودی!

پ.ن:بعد از اون موقع ما هانجیو توی بیمارستان درحالی که کل بدنش در گچ بود یافتیم


خوب خوب بودن؟؟ بازم بزارم؟؟

چگونه کانکی کن شویم؟

ایا امروز از من راضی بودید؟

دسته دسته عکس از چهار کراش برترم

ارن ,میکند ,تایتان ,فعال ,میگم ,باکوگو ,را فعال ,فعال میکند ,به تایتان ,و با ,تبدیل به

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

quilocaltu arpeodroptab قانون و مجازات perthorndathat ▌│█║▌║▌║ כارڪ đαяκسایـــכ šıđe ║▌║▌║█│▌ فرهنگی ادبی علمی آموزشی پر فروش ترین مرجع فروش و خرید انواع پایان نامه ، تحقیق ، مقاله ، پروژه ، ترجمه ، پاورپوینت ، انواع طرح های کسب و کار و ... Mark's notes علم رباتیک بازرگانی شال و روسری فرزین